يا طبطب ... ودلع
آزار میدهم و برایش نازمیکنم
يا اطبطب وادلع يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
به او بگویید که من نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
به او بگویید که من نیز نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
لو ازعل منه وأقصر يقول بأقصر
في حقه و يأخد جنب
ولو افهمه يقول بظلمه
يفضل يحسسني بميت ذنب
لو ازعل منه وأقصر يقول بأقصر
في حقه و يأخد جنب
ولو افهمه يقول بظلمه
يفضل يحسسني بميت ذنب
اگر با او قهر کنم و اهمیتی به او ندهم
می گوید که من دیگر او را دوست ندارم و از من دوری می کند
و اگر به او بفهمانم که دوستش دارم می گوید که من ظالم هستم
و باعث می شود که عذاب وجدان پیدا کنم
اگر با او قهر کنم و اهمیتی به او ندهم
می گوید که من دیگر او را دوست ندارم و از من دوری می کند
و اگر به او بفهمانم که دوستش دارم می گوید که من ظالم هستم
و باعث می شود که عذاب وجدان پیدا کنم
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
به او بگویید که من نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
به او بگویید که من نیز نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
قال أنا بتغير والله ده عقله
صغير حير قلبي معاه
وحكم القوي بموت فيه أوي
وده اللي صبرني على هواه
قال أنا بتغير والله ده عقله
صغير حير قلبي معاه
وحكم القوي بموت فيه أوي
وده اللي صبرني على هواه
به من می گوید این منم که عوض شده ام یا اینکه من واقعا کم عقل هستم
واقعا از دست او دچار پریشانی شدم
ولیکن مجبورم تحمل کنم زیرا او درعشق از من قویتر است
و این تنها چیزی است که باعث شده درد عشق او را تحمل کنم
به من می گوید این منم که عوض شده ام یا اینکه من واقعا کم عقل هستم
واقعا از دست او دچار پریشانی شدم
ولیکن مجبورم تحمل کنم زیرا او درعشق از من قویتر است
و این تنها چیزی است که باعث شده درد عشق او را تحمل کنم
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
به او بگویید که من نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
به او بگویید که من نیز نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
آزار میدهم و برایش نازمیکنم
يا اطبطب وادلع يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
به او بگویید که من نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
به او بگویید که من نیز نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
لو ازعل منه وأقصر يقول بأقصر
في حقه و يأخد جنب
ولو افهمه يقول بظلمه
يفضل يحسسني بميت ذنب
لو ازعل منه وأقصر يقول بأقصر
في حقه و يأخد جنب
ولو افهمه يقول بظلمه
يفضل يحسسني بميت ذنب
اگر با او قهر کنم و اهمیتی به او ندهم
می گوید که من دیگر او را دوست ندارم و از من دوری می کند
و اگر به او بفهمانم که دوستش دارم می گوید که من ظالم هستم
و باعث می شود که عذاب وجدان پیدا کنم
اگر با او قهر کنم و اهمیتی به او ندهم
می گوید که من دیگر او را دوست ندارم و از من دوری می کند
و اگر به او بفهمانم که دوستش دارم می گوید که من ظالم هستم
و باعث می شود که عذاب وجدان پیدا کنم
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
به او بگویید که من نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
به او بگویید که من نیز نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
قال أنا بتغير والله ده عقله
صغير حير قلبي معاه
وحكم القوي بموت فيه أوي
وده اللي صبرني على هواه
قال أنا بتغير والله ده عقله
صغير حير قلبي معاه
وحكم القوي بموت فيه أوي
وده اللي صبرني على هواه
به من می گوید این منم که عوض شده ام یا اینکه من واقعا کم عقل هستم
واقعا از دست او دچار پریشانی شدم
ولیکن مجبورم تحمل کنم زیرا او درعشق از من قویتر است
و این تنها چیزی است که باعث شده درد عشق او را تحمل کنم
به من می گوید این منم که عوض شده ام یا اینکه من واقعا کم عقل هستم
واقعا از دست او دچار پریشانی شدم
ولیکن مجبورم تحمل کنم زیرا او درعشق از من قویتر است
و این تنها چیزی است که باعث شده درد عشق او را تحمل کنم
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
قولوله ده انا برده ساعات بحالات
مرة ازعل مرة اديله عيني
مين فينا على حاله كل الاوقات
ده تاعبني أوي طلع عيني
به او بگویید که من نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
به او بگویید که من نیز نیز مانند او هر لحظه رفتاری دارم
گاهی وقتها قهر می کنم و بعضی وقتها چشمانم را به او می بخشم
کدام یک از ما همیشه در یک حالت به سر می بریم
این رفتار واقعا من را خسته کرده است
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
يا اطبطب وادلع
يا يقولي انا اتغيرت عليه
انا ازعل .. أولع
ماهو كل همه ازاي ارضيه
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
او را آزار مي دهم و برايش ناز مي کنم
به من مي گويد که رفتارم با اوعوض شده است
با او قهر مي کنم و خود را براي او لوس مي کنم
و او همیشه منتظر این است که من منتش را بکشم
پخش آنلاین ویدیو
پخش آنلاین آهنگ نانسی عحرم به نام یا طبطب
0:00
0:00
کد پخش برای وبلاگ ها
لینک کوتاه مطلب
27 بهمن 1403
39
۰
